جمهوری اسلامی و “بشر”ی که “حقوق” ندارد
جمهوری اسلامی و “بشر”ی که “حقوق” ندارد
سید مجتبی واحدی
هر گاه سخن از نقض حقوق بشر در ایرانبه میان می آیدصدها منظره در برابر چشماننگرانایرانیان قرار می گیرد :محروم کردن فرزنداناین اقلیت دینی و آندگراندیش مذهبی از تحصیل ،شکنجه های قرون وسطایی که به تعبیر مرحومعزت اله سحابی، زندانیان سیاسی قبل از انقلاب،آن را تجربه نکرده بودند ، احکامحبس طویل المدت برای منتقدان سیاسی ،شلاق زدن کارگرانی که تنها خواسته ایشان ،داشتنشغل برای تامین معاش بوده است ،تجاوز در کهریزک ،حصر خانگی بدون برگزاری محاکمه ، رد صلاحیت گسترده نامزدهای نمایندگی مجلس و…… اما آیا موارد نقض حقوق بشر به احکامحبس و حصر و شکنجه یا محدودسازی های سیاسی ،خلاصه می شود؟قطعا پاسخ به اینپرسش ،منفی است. اجازه دهید به قانون اساسی جمهوری اسلامی ونه اعلامیه جهانی حقوق بشر ،نگاهی بیندازیم. اصل صد وهفت قانون اساسی جمهوری اسلامی ،رهبر را در برابر قوانین ،مانند مردمعادی می داند. اما آیا ایناصل رعایت می شود ؟ بدونتردید بررسی عملکرد دو رهبر جمهوری اسلامی در سی و هفت سال گذشته نشان می دهد ایناصل ،چیزی جز تمسخر ملت نیست. بنا ندارمدر اینیادداشت سیاهه ای از عملکرد شرمآور خامنه ای ارائه نمایم در قسمت اول این یادداشت ، تنها بهیک مورد اشاره می نمایم که نقض آشکار و گسترده حقوق مادی “بشر ایرانی “است.