کسی میآید شاعر را میدزدد
کسی میآید شعر را میدزدد
میآیم تفاوت را بیتفاوت باشم
که کسی گلویم را میدزدد.
بالای دار
تن که به رقص میآید و شعر پراکنده میشود،
پتیارهها به تماشای دار میشتابند.
گیج ماندهام که چه کسی دار را پُربار می کند:
آنکه دار را پایدار میکند؟
یا آنکه پای دار ایستاده تماشا میکند؟
یا هر سه؟
نفر سوم لابد خودم هستم
که وقتی داشتند درخت را گردن میزدند
به دار فکر نمیکردم.
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
پنجشنبه ۱۲ دی ۱٣۹۲ – ۲ ژانويه ۲۰۱۴