بهاره هدایت: “صدای اقیانوس، از ته سیاهچال”
بهاره هدایت متولد بهار ۱۳۶۰ است؛ ۱۶ فروردینماه. او در سالی پر از التهاب در تاریخ پس از انقلاب به دنیا آمد. سالی که انسانها به بهانه آبادی و آبادانی ایران بر روی هم تیغ میکشیدند. بهاره درس خواند و به دانشگاه رفت و شد فعال دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی و فعال جنبش زنان و عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت و همچنین از فعالان کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین ضد زن در ایران. او بارها بازداشت شد و در نهایت در سال ۱۳۸۸ به ۹ سال و نیم حبس محکوم شد.
بهاره هدایت به دلیل شرکت در اعتراضات دانشجویی تا کنون ۵ بار بازداشت شده است. او هماکنون در زندان اوین در حال سپریکردن حکم خود است. بهاره در این نامه شرح می دهد که سهمش از زندگی عاشقانه در کنار همسرش تنها یک سال است. سی و سه ساله شده و باید از حرفهای دلش نامه ای بنویسد به جای زمزمه در گوش معشوق. حرف ها و تندی های قاضی را می شنود که ترغیبش می کند به اعتراف به پشیمانی و بر سر ایمان و عقیده اش می ایستد اما می گوید برای شنیدن صدای عشقش حاضر است، خواهش کند. صدایی که “مثل شنیدن صدای اقیانوسه از ته سیاهچال.. انگار از توی تاریکی یه لحظه آبیِ بینهایت اقیانوس رو ببینی.”
امین احمدیان همسر این زندانی سیاسی در صفحه فیس بوک خود با انتشار این نامه می نویسد: “شنبه تولدش بود و سالگرد ازدواجمون، یکشنبه تو ملاقات برام یه رمان انگلیسی ترجمه کرده بود که به همراه این دستمال نوشته بهم هدیه کرد.
بهاره هدایت: “صدای اقیانوس، از ته سیاهچال”
نوزدهم بهمن ۱۳۸۸_ اوین _ دفتر دادستان
“پشت یه میز مستطیل نشستم، رو بهروم مردی حدودا ۵۰ ساله با موها و ریش جوگندمی و سفید. جلوش سه چهارتا زونکن قطور. بازشون میکرد، یه نگاهی مینداخت و میبست.
«چه خبره؟!»
هیچی نگفتم.
بالاخره سرش رو بالا آورد و گفت: «بیست سال حکم میگیری».
زیر پام خالی شد. زانوهام میلرزید. قلبم داشت از سینهم میزد بیرون.
گفتم: «چه خبره مگه حاج آقا؟ من کاری نکرده ام»