ع- سلیمانزاده
چندين سال پيش در جلسه فرهنگى كه پيرامون تاجيكستان نوين در پاريس تشكيل شده بود، به دليل علاقه فراوان به تاجيكستان و مردمان و زبانش در این جلسه حضور داشتم .
در پايان سخنرانى، به هنگام پرسش و پاسخ از خانم سخنران پرسيدم ؛
برايم بسيار شگفت انگيز و در عين حال باعث خرسندی است كه ميدانى در شهر دوشنبه بنام ابوالقاسم لاهوتى، شاعر ايرانى اهل كرمانشاه نامگذارى شده و چرا چنين ارجگذارى از او شده است، در حاليكه بسيارى در ايران حتى نام اين شاعر مبارز و انساندوست را نشنيده اند و او را نمی شناسند !؟
بانوى دانشگاهى با خوشحالى و لبخند و با لهجه شيرين تاجيكى گفت :
از قضا لاهوتى دوست پدر من بوده است، مردم تاجيكستان به او بسيار مديون هستند، زیرا هم او بود كه دستگاه چاپ را با اسب و قاطر به تاجيكستان آورد.
پس از استقلال تاجيكستان و بازگشت ملت تاجيك بسوى گذشته فرهنگى پرافتخار خود و به موازات آن به قهقرا بردن ایران توسط ملايان حاكم بر ايران و خصومت و دشمنی حاکمان بر عليه فرهنگ و آيين كهن ايران و جايگزين كردن فرهنگ منحط اسلامى بجاى آن، براى ما ايرانيان بسيار ارزنده و در خور تقدير بود كه در تاجيكستان دانشگاهى، ميدانى، خيابانى و يا بيمارستانى بنام نويسندگان و شاعران ايرانزمين همچون رودكى و فردوسى و ابن سينا و ديگران نامگذارى شده است !
براى ما ايرانيان بسيار مايه افتخار و سرافرازى بود كه واحد پولى تاجيكستان، بنام سامانى، يكى خاندانهاى ايرانى تبار نامگذارى شده است.
براى ما ايرانيان بسيار ارجمند و در خور ستايش بود كه دولت تاجيكستان جشن نوروز را بعنوان يك سنت و فرهنگ ديرينه ايرانى آنچنان شكوهمندو پرعظمت برگزار مى كند. و در عوض حكومت ملايان ضد فرهنگ و سنن ايرانزمين، اين آيين كهن را شرك و خلاف اسلام ارزيابى مى كند و سعى بر آن دارد كه عيد نوروز را از میان بردارد و عید قربان و عید قدیر را جایگزین آن كند !
و بهمن جهت بسیاری از ایرانیان در آرزوی روزی بودند که سنتهای کهنشان همانگونه که در تاجیکستان برگزار می شود در ایران نیز برگزار شود. در واقع تاجیکستان الگویی بود برای ایرانیان وطن دوست و شیفتگان آیین کهن ایرانی.
اما ! اى دريغ ! اى فغان و اى صد افسوس كه همه آن افتخارات با دادن دكترا و برتن كردن قبا و رداى استادى بر تن يك جنايتكار خبيث نقش بر آب شد !
بايسته است كه به همزبانان و هموطنان ديرينه تان پاسخ دهيد كه به چه قيمتى آن “رداى پر زرق و برق افتخارى” را بر تن جنايتكار ى همچون حجت الاسلام والمسلمين سيد ابراهيم رئيسى كرديد ؟
با بر تن كردن آن رداى رنگين بر تن جنايتكارى كه بر اساس تمامى شواهد، مسؤل شكنجه و كشتار بيش از پنج هزار زندانى سياسى در بند است و هم اكنون حميد نورى، شريك جرم او در دادگاه صالحه سوئد در حال محاكمه شدن است و بايد پاسخگوى آن جنايات ضد بشرى خود باشد، آن رداى رنگين را ننگين كرديد.
و از اين پس ديگرانى كه اين ردا را بر تنشان آويزان خواهيد كرد بايد بدانند كه اين ردا، با خون هزاران زندانى سياسى در سال ١٣٥٧ در ايران رنگين و ننگين شده است.
آیا شما بی خبر بودید که ایشان در ایران بنام آیت الله قتل عام معروف است.
و سخنى كوتاه با جناب امامعلی رحمان، رئيس جمهور تاجيكستان
گويا شما پيش از اينكه مسلمان باشيد، وطن پرست هستيد و مفتخر به آيين كهن ايران باستان !
گويا با درایت و دوراندیشی شما بسيارى از مساجد در تاجيكستان تبديل به كتابخانه شده است !
گويا در تاجيكستان گذاشتن ريش بلند كه نشانه افراطى بودن مسلمانان آن كشور است قدغن شده است !
گويا استفاده از نامهاى عربى اسلامى در كشورتان منع شده است !
و در مجموع گويا شما تلاش فراوان داريد فرهنگ و آيين و جشنهاى كهن ايرانى را گسترش دهيد و اندك اندك مردم تاجيكستان را از سنن ارتجاعی اسلامى كه غیر مسلمانان را مشرك و كافر و زنديق و ملحد میداند بدور نگه داريد و اسلام را كه جز ترويج خشونت و آدم كشى و نابرابرى زن و مرد در دستور كار خود ندارد را از صحنه سياسى تاجيكستان بزداييد !
اكنون اين پرسش مطرح مى شود كه آيا با لوح افتخار دادن به يك جنايتكار همه آن دستاوردها را بزير سؤال نبرده ايد ؟
آيا با اين عمل بدور از انتظار، اكثريت ملت ايران را كه پشتيبان شما بودند دلچركين نكرده ايد ؟
هم اكنون چندين بار در دادگاه استكهلم از ابراهيم رئيسى بعنوان شريك جرم جنايات سال ٦٧ نام برده شده است، در فرداى محكوميت آن جانى آيا حاضر هستيد آن ” دكتراى افتخارى ” را از او بازپس بگيريد ؟
در پايان از خوانندگان گرامى در خواست ميشود اين دردنامه را به هر شكل ممكن كه ميتوانند براى سفارتخانه ها و مراكز فرهنگى تاجيكستان ارسال كنند. اين كوچكترين اقدام اعتراضى ست كه در حال حاضر جهت همدردى با مردمان ستمديده ميهنمان ميتوانيم انجام دهيم !
ع ـ سلیمانزاده
منبع:پژواک ایران