اعزام نیروی نظامی از سوی اقلیم کردستان به کوبانی، نگران کننده است!

اعزام نیروی نظامی از سوی اقلیم کردستان به کوبانی، نگران کننده است!

اعزام نیروی نظامی از سوی اقلیم کردستان به کوبانی، نگران کننده است!

عطا خلقی
1526807_10204093906979438_6146392005100238334_nOctober 27, 2014
عطا خلقى : قرار است از سوی اقلیم کردستان نیروی نظامی به کوبانی اعزام شود. این خبر ممکن است خیلی ها را خوشحال کند. برای من و حتماً خیلی های دیگر بسیار نگران کننده است.
 از نظر من چنین اقدامی نه تنها نمایشی و بشدت ریاکارانه و فرصت طلبانه است، که اهداف خاصی را هم تعقیب می کند.
اعزام نیرو از سوی اقلیم کردستان با رضایت آمریکا و ترکیه، پیش درآمد تلاشی جدی برای گشودن راه ورود ”ارتش آزاد سوریه” به داخل روژئاوا* است. هم اکنون ۱۳۰۰ نفر از این ارتش، حاضر به یراق آماده اند تا با سوت اردوغان داخل روژئاوا شوند و همه جانبه سیاست های آمریکا و ترکیه را باجرا درآورند.
بنابراین اعزام نیرو از سوی اقلیم کردستان به کوبانی، نه تنها هیچ خصلت مشکل گشایانه ای ندارد، که بخشی از سناریویی می باشد که قرار است در خدمت اجرای طرح و برنامه های امروز و فردای آمریکا و ترکیه و بارزانی و حزبش، عمل کند.
اینها باین ترتیب می خواهند استقلال مبارزاتی جنبش مقاومت کوبانی را مخدوش کنند، اُبُهت این مقاومت را بشکنند، اتکاء به نفس این مردم را از بین ببرند، پروسه جنگ را طولانی تر و فرسایشی سازند، تخم نفاق و تفرقه و فساد بکارند و راه تسلیم و سازش و وابستگی را هموار و مساعد کنند و زمینه های مادی سازماندهی یک ”ارتش آزاد کُردی” را فراهم نمایند.
با اعزام چنین نیرویی به کوبانی، در عین حال قرار است روی سیاه آمریکا و ترکیه و پادوهای شان در اقلیم کردستان که خود مستقیم و غیرمستقیم در عَلَم کردن داعش و به میدان آوردنش و همکاری کردن و حمایت نمودنش دست داشته اند؛ سفید شود.
بارزانی و حزبش علاوه بر همسویی با تحقق اهداف آمریکا و ترکیه، اهداف ویژه تری هم تعقیب می کنند. آنها می خواهند با چنین اقدامی، خِفَت فرار و تسلیم و بی عملی های تاکنونی شان را لاپوشانی کنند. آنها می خواهند رسوایی تسلیم کردن شنگال و مخمور و… را از اذهان عمومی پاک کنند. آنها می خواهند رسوایی های ببارآمده از خندق کنی و مرزسازی های شان را از یادها ببرند. آنها می خواهند سرافکندگی ها و شکست های تاکنونی خود را به مقاومت و جانفشانی های رزمندگان افتخارآفرین کوبانی وصل کنند. آنها می خواهند خود را سهیم در حاصل مقاومت تاکنونی جنگاوران و گریلاها کنند و افتخارات رزمندگی آنان را مصادره کنند. آنها می خواهند در کار نیروی نظامی کوبانی تداخل کنند و برای تخریب های بیشتر و بعدی خود جاپا خوش کنند. آنها می خواهند با اینگونه اقدامات، در زد و بندهای دیگر با اربابان شان پاداش دیپلماتیک بگیرند. مهمتر از همه اینها، آنها می خواهند در رقابت با پ.کا.کا و پ.ی.د و جریانات سیاسی غیرهمسو با خود و دخیل در این مقاومت، جاپای محکمتری در روژئاوا برای کدخدایی و باج خواهی پیدا کنند.
با اعزام نیروی نظامی از سوی اقلیم کردستان به کوبانی، نه تنها غلظت رزمندگی و رادیکالیسم موجود مقاومت کوبانی و ابتکارعمل هدایت و رهبری جنگ لطمه خواهد دید، که عوارض دیگری هم دارد که عملاً علیه منافع و اراده توده های مردم زحمتکش عمل خواهند کرد. ورود این نیرو به کوبانی، عملاً مقاومت در برابر حضور ”ارتش آزاد سوریه” دست پرورده آمریکا و ترکیه را هم بشدت تضعیف و حضور آن را توجیه می کند.
همه می دانند که کوبانی آن روزهای سخت را پشت سر گذاشته است و علیرغم آرزوی آمریکا و ترکیه و بارزانی، افتادنش بعید بنظر می رسد و بشرط اینکه تداوم فشار افکارعمومی جهانی بتواند حمایت های همه جانبه ترکیه از داعش را متوقف سازد، با همین نیرویی که در حال حاضر درگیر جنگ با داعش اند، می توان داعشیان را عقب نشاند و رزمندگان کوبانی نیازمند رسیدن هیچ نیروی کمکی دیرهنگامی نیستند.
خود رزمندگان کوبانی بارها در سخترین شرایط روزهای درگیری با داعش، فریاد برآورده اند که ”به نیروی انسانی و نظامی نیازی ندارند”. آنها مرتب فریاد زده اند که به پشت جبهه باز و سلاح سنگین و ادوات جنگی کارسازتر نیاز دارند. بنابراین حتی اگر نیت آمریکا و ترکیه و اقلیم کردستان هم در اعزام نیرو به کوبانی ”خیر” باشد، اعزام یک نیروی نظامی ۱۵۰ نفره در جبهه مقاومت کوبانی، هیچ معادله ای را به نفع مقاومت جنگاوران آن تغییر نمی دهد.
واقعیت این است که پشت این اقدام نمایشی رازها نهفته است والا با نیرویی ۱۵۰ نفره بی روحیه و درجازده و شکست خورده در جبهه های دیگر، نمی توان به یاری رزمندگانی رفت که سرشار از شور و شهامت و ایمان و امیدند و از بالاترین سطح تاکتیک جنگ شهری برخوردارند.
”ناجیانی” که قرار است بروند کوبانی را فتح کنند، از همان لشکر فراری جبهه شنگال و قوای درگل مانده جبهه جه له ولا هستند. با نیروی نظامی فراری از شنگال و درگل مانده جبهه جه له ولا نمی توان به یاری گریلاهایی رفت که می خوانند و می رقصند و می رزمند و مرگ را به سُخره گرفته اند و پژواک شجاعت و پایداری شان را می توان در خیابان های پایتخت های کشورهای جهان شنید.
با نیروی نظامی ایکه تا کنون در جبهه های کردستان عراق صدها کشته داده اند اما هنوز نتوانسته اند گوشه ای از جه له ولا را آزاد کنند، نمی توان شانه به شانه با گریلایی که به غیراز کوبانی و رهایی اش فکری در سر ندارد، در جنگی شهری و خانه به خانه و تن به تن شرکت کرد.
اگر رضایت دهندگان و تصمیم گیرندگان اعزام چنین نیرویی ریگی در کفش ندارند و هدف شان دفع شر داعش است، چرا تحرک جبهه های دیگر را بیشتر نمی کنند، چرا به خواست اصلی خود رزمندگان که خواهان سلاح سنگین و تجهیزات جنگی اند، بی اعتنایند؟ این ”فریادرسان” نابهنگام را باید رسوا کرد! مردم باید بدانند که اینگونه اقدامات، اقداماتی نمایشی و هدفمند برای بسترسازی اجرای پروژه های دیگری اند که در راهند!
به باور من اگر با هر توجیهی قبول کمک های تدارکاتی به کوبانی موجه باشد، اعزام نیرو از سوی اقلیم کردستان با هر نام و نشانی به کوبانی که پیش درآمد تداخل در اداره امور این مردم است، نه تنها موجه نیست، که خطرناک است! اعزام نیرو به کوبانی علاوه بر اهدافی که فرستندگانش تعقیب می کنند، به مثابه انتقال ویروس به تنی زنده و پرتحرک و شاداب است.
رهبری مقاومت کوبانی و روژئاوا در قبال سالم ماندن و زنده ماندن و محبوب ماندن کوبانی مسئول است. سلامتی و سرزندگی و محبوبیت کوبانی در گرو آن است که تحت هر شرایطی نمایندگی منافع و اراده توده های مردم زحمتکش حفظ شود.
کوبانی بهمین اعتبار محبوب و اعتبار جهانی پیدا کرده است و این اعتبار باید جاودانه باقی بماند. نباید گذاشت کوبانی قربانی سناریوهای تودرتوی آمریکا و ترکیه و بندوبست های ناسیونالیسم کرد با سناریوپردازان و صحنه گردانانی شود که چشم دیدن حاکمیت توده های مردم در اداره امور جامعه خود را ندارند!
عطا خُلقی ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴
*روژئاوا: به کردستان سوریه روژئاوا گفته می شود.