ترامپ، لغو توافق اتمى با ايران

ترامپ، لغو توافق اتمى با ايران

ترامپ، لغو توافق اتمى با ايران
نويسنده: مايكل روبين
( برگرفته از هفته نامه ايران تايمز)

عکس ‏‎Homayoun Majd‎‏دونالد ترامپ رئيس جمهورى منتخب توافق اتمى با ايران، برجام، را ” بدترين معامله اى كه در باره آن مذاكره شده” و يك ” فاجعه” ناميده است.
حق با اوست. معامله ساخته و پرداخته جان كرى وزير خارجه بجاى بوجود آوردن رژيم قاطعى براى نظارت، سابقه جديدى جهت معيارهاى بازرسى سست فراهم مى آورد. نه فقط از سطحى كه پرزيدنت اوباما تعيين كرده بود پائين تر است، بلكه به سابقه بين المللى گذشته كه با برچيدن برنامه اتمى افريقاى جنوبى و ليبى برقرار شد نمى رسد. مذاكره كنندگان ايران بجاى تصويب پروتكل الحاقى آژانس بين المللى انرژى اتمى، فقط قول دادند آنرا رعايت كنند. اخرين بار كه چنين اتفاقى افتاد، دولت ايران بمحض رسيدن به آنچه مى خواست، از محدوديت ها دور شد، و لاف زد.
بازرسى ها همچنان موضعى است و مكانيسم بازگرداندن سريع تحريم ها عملا وجود ندارد. توافق همچنين، به مساله كارهاى اتمى خارج از كشور كه، براى مثال، توسط دانشمندان ايران در كره شمالى انجام مى گيرد نمى پردازد.
كرى به ايران اجازه داد مركز اتمى زير زمينى اش، و سانتريفيوژ هائى بيشتر از آنچه پاكستان براى ايجاد زرادخانه اتمى بكار برد را نگاهدارد. اگر ترامپ براى دور دوم برگزيده شود، مرحله پايانى كه كرى به آن رضايت داد ايران را در آستانه لغو چند كنترل باقيمانده در زمانى كه رياست جمهورى ترامپ به پايان برسد قرار خواهد داد.
بنابراين، آيا ترامپ مى تواند از توافق دور شود. قانونا، بلى. پرزيدنت اوباما آنرا بجاى ارائه به سنا براى تصويب از چنبره مانورهاى قانونى پيچيده گذراند. بيشتر توافق همچنين در قطعنامه ٢٢٣١ شوراى امنيت سازمان ملل متحد مستتر بود كه رد آنرا دشوارتر خواهد كرد، اما همانند تمام قطعنامه هاى سازمان ملل متحد، فضاى قابل ملاحظه اى براى مانور وجود دارد كه ايران قبلا از آن ( براى مثال، در مورد توجيه كارهاى موشك باليستيك ) بهره بردارى كرده است.
اما آيا دور شدن از توافق عاقلانه خواهد بود. پاسخ منفى است. كرى آنرا بگونه اى تهيه كرد كه به ايران پيشاپيش پاداش بدهد. يك ديپلمات فهميده تر ممكن بود روى درجه بندى كاهش تحريم ها و باز گرداندن دارائى هاى مسدود شده در جريان مدت معامله پافشارى كند، اما كرى چنان خواهان توافق بود كه پاداش ها را پيشاپيش به ايران داد. اين كار مساوى ديپلماتيك اين عمل بود كه اول به نوزادى دسر بدهيد و بعد از او بخواهيد اسفناجش را بخورد . اگر قرار شود ترامپ توافق را رد كند، كمترين صدمه اى به ايرانى ها نخواهد زد؛ آنها قبلا پاداشى مساوى شايد تمام سرمايه گذارى در برنامه اتمى را دريافت كرده اند.
بنابراين، ترامپ چه كارى ممكن است بجاى آن انجام دهد؟ اجراى برجام هم اينك با غرور كرى و هراس او كه اگر نزد جمهورى اسلامى چاپلوسى نكند ممكن است از هم بگسلد، مشكل شده است. با اين حال، ضعف بندرت برنده مى شود. رژيم ايران ساده لوحى و غرور كرى را مى فهمد و او را در مسير كاهش محدوديت هاى هم اينك ضعيف برجام هدايت كرده است. در هر مساله اى – كارهاى موشك باليستيك غيرقانونى ايران، شكيبايي در برابر فراتر رفتن ايران از حدود موجودى آب سنگين، تعبيرهاى مقررات بانكى، و خوددارى ايران از دادن اجازه بازرسى از پايگاه هاى نظامى – كرى تسليم ايران شده است، و اغلب بعنوان نماينده بازرگانى و وكيل آن عمل مى كند.
با وجود تمام نقائص معامله، ترامپ بايد آنرا اجرا كند، و منافع امريكا را بر تسليم شدن به منافع ايران ترجيح دهد. ايران نمى خواهد از يك پايگاه نظامى بازرسى شود؟ بر انجام آن پافشارى كنيد. اجازه دهيد ايران از معامله اگر به آن معترض است دور شود. ناراحت است كه اقتصادش انتظاراتش را تامين نمى كند؟ در چنين صورتى، بايد بجاى انتظار كمك غرب، به فساد و نبود قوانين بازرگانى بپردازد. ايران محدوديت هاى موشك باليستيك و توليد آب سنكين را نقض مى كند؟ بنابراين بايد پيامدهاى كامل آنرا تحمل كند. انعطاف پذيرى يك حق نيست. ايران شكايت مى كند تحريم هاى وضع شده توسط ايالت هاى امريكا بر سرمايه هاى صندوق مستمرى به اقتصادش صدمه مى زند؟ موافقت با تعبير هاى ايران نه فقط خيانت به دمكراسى امريكا است، بلكه تعبير تهران جانب گيرانه است.
ترامپ درست مى گويد : برجام ناقص است و تاثير چندانى در مهار يا جلوگيرى جاه طلبى هاى اتمى ايران ندارد. اما به اين معنا نيست كه بايد دور شود. برعكس، مى تواند معامله را با اين انعطاف ناپذيرى بعنوان نيروئى براى دور شدن ايران تعبير كند. مى تواند با تحريم ها و، اگر لازم شود، با عناصر ديگر ارعاب جهت مجازات ايران براى سرپيچى اش آماده باشد. و، اگر براستى مى خواهد امريكا را در رأس دهد، به هر شركت اروپائى و آسيائى كه مى خواهد براى منافع كوتاه مدت خود با معامله با شركت هاى وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامى منابعى را وارد ساختار تروريسم ايران كند، هشدار خواهد داد.
در همين حال، او مى تواند با بستن حساب ها، محدود ساختن دسترسى به دلار با تغيير تعبيرهاى وزارت خزانه دارى اوباما، و نيز صدور دستور به نيروى دريايي امريكا براى ايستادگى بجاى ” فشار زدائى در خليج فارس” – آنگونه كه چاك هگل وزير سابق دفاع مى خواست- توانائى ايران براى دست زدن به عمليات تروريستى را كاهش دهد.