برگرفته از تریبون زمانه *  

نویسنده متن را می نویسد تا پیام های مشخصی را به مخاطب منتقل کند اما زبان و متن منفعل نیستند. متن نیز نویسنده را می نویسد و پس ِذهنیت و نانوشته های او را لو می دهد. تحلیل متن، متن ادبی به ویژه و هر متنی، از پوسته آشکار متن فرارفته و در ترکیب ها، واژه ها، سپیدی ها و نانوشته های متن، نویسنده، ـــ و شگردهای او را برای انتقال پیام و تمهیدهای او را برای پوشاندن و فریبکاری ـــ افشاء می کند.

فرج سرکوهی، نویسنده ایرانی

متن نامه آقای تاجزاده نیز آن چه را که او و اصلاح طلبان حکومتی در سر دارند اما نمی گویند و نمی نویسند، شگردهای اغلب بچه گانه اما نهادینه شده ی فریبکاری، دروغ گوئی و پنهان کردن بخشی از واقعیت را نزد او و جناح او، لو می دهد.

تحلیل برخی متن ها دشوار است اما برای تحلیل متن های خام دستانه ای چون متن آقای تاجزاده به فنون تحلیل متن نیاز نیست. کافی است اندکی، و فقط اندکی، در متن دقت کنیم تا پوسته متن بحرانی شده و «متنِ متن» آشکار شود. این نیز هست که متن هائی که در موقعیت بحرانی نوشته می شوند، چون متن این نامه، نانوشته ها را بیش تر لو می دهند چرا که موقعیت بحرانی نویسنده ی متن، متن را نیز بحرانی می کند.