فاجعه انسانی در سوریه

فاجعه انسانی در سوریه

فاجعه انسانی در سوریه

دیشب در خبر صحنه های تکان دهنده ای را از سوریه دیدم و از انسان و انسانیت آزرده شدم. از آن وقت همش ذهنم به این مشغول هست که چکار می شه کرد؟ به بچه ها، زنان و مردانی فکر می کنم که همه اعضای خانواده را از دست داده اند و برای زنده ماندن به خوردن سگ و گربه رو آورده اند. جمهوری اسلامی اگر مسبب همه این جنایتها نباشد اما یکی از مهمترین بانیان و عاملان آن است. من و شما هم در این جنایات بی تقصیر نیستیم؛ با سکوتمان یا با تحلیلهای آنچنانی مبنی بر اینکه سوریه حوزه نفوذ ایران هست بر شرکت جمهوری اسلامی در این کشتار چشم بستیم و آن را توجیه کردیم. شرایط سوریه طوری شده حتی هیچ گوشی برای شنیدن مصیبتهای مردم سوریه نیست.
مرد سوری که جزو معترضان بی خشونت بوده گوشی را گیر می آورد تا بگوید بر وی چه رفت است. می گوید که پسرها و همه خانواده اش را در بمبارانهای اسد از دست داده و تنها پسر باقی مانده اش پاهایش را، شنونده که طاقت شنیدن این همه اندوه را ندارد و زبانش بند می آید و فقط گریه می کند، مرد سوری می گوید فقط خواستم داستان زندگی من را یک نفر بشنود و بداندهمین.
پول ایران، اسلحه ایران، پاسداران جمهوری اسلامی، اوباشی اجیر شده که جمهوری اسلامی، به کمک بشار اسد آمد و اعتراضات صلح آمیز و به حق مردم سوریه را به خون کشید و سوریه را به جهنمی تبدیل کرد که یک طرف آن بشار اسد، خامنه ای، پوتین و نصرالله است و طرف دیگر مشتی بنیاد گرا و القاعده ای؛ مردم سوریه هم در این خشونتها هر روز قربانی می شوند.
من نمی دانم این مخالفین جنگ کجا هستند، اگر این جنگ نیست پس چیه؟