مرگ فلسفه؟

مرگ فلسفه؟

مرگ فلسفه؟

امکان فلسفه‌ورزی و مسئله آزادی در زمانهٔ ما (۱/۳)
سیاوش جمادی

۱

 

فلسفه از زبان دانشمندی که علم را پاسخگوی پرسش‌های فلسفی می‌داند و اعلام مرگ فلسفه به معنای فرو مردن پرسش‌های فلسفی در زیست همگانی: موضع نخست در جامعهٔ ویژه‌ای اتخاذ می‌شود که قلمرو آکادمی‌ها، دانشمندان، فیلسوفان و اهل معرفتی است که هرچه از زمان می‌گذرد حرفه‌ای‌تر می‌شوند. موضع دوم خبر از فرهنگ و شیوهٔ هستی عامه می‌دهد. در سده‌های میانه این دو قلمرو از هم جدا بودند. جدل‌های اهل حکمت محدود به مدرسه‌ها و حوزه‌های خاصی بود که اکثراً سر به آسمان داشتند و علم را خدمت به خدا می‌دانستند.