فروکش کردن اعتراضات موقتی است 

فروکش کردن اعتراضات موقتی است 

فروکش کردن اعتراضات موقتی است 

گفت‌وگوی «وقایع‌اتفاقیه» با عمادالدین باقی:

بنده در یادداشتم پیشتر نوشته‌ام که در مورد این حوادث نه می‌توان ریشه‌یابی درست و علمی انجام داد و نه راه حل ارائه کرد چراکه راه‌حل‌هایی که می خواهیم بیان کنیم قطعا رسانه‌ها امکان چاپ ندارند و برای خود ما هم تبعات دارد. من معتقدم فروکش کردن این حوادث، موقتی است کما اینکه در دهه‌های اخیر هم بارها این اتفاق افتاده است ولی چون دفعات قبل هم هیچ‌وقت پیام این اتفاقات شنیده نشده دوباره تکرار شده است و هر بار روند حوادث در این چند دهه شدیدتر بوده و هر بار خطرناک‌تر شده است، به این دلیل که مسائل هیچ‌وقت درست ریشه‌یابی نمی‌شود و کسی برای این کار نیز احساس امنیت نمی‌کند. بخش متصلب تصمیم گیر در ایران کمتر به نظرات کارشناسی اهمیت می‌دهد، به همین دلیل من سودی نمی‌بینیم و ترجیحم بوده است که در این بحث به کل سکوت کنم.

من معتقدم که این اتفاقات تکرار و دفعه بعد شدید تکرار می‌شود کما اینکه در هر دوره‌ این اتفاقات را داشتیم، اوایل انقلاب، دوره میرحسین موسوی ترورها و مرصاد، در دوره مرحوم اکبرهاشمی چند شورش در شهرهای مختلف ، دوره سیدمحمد خاتمی وقایع 18 تیر و واقعه خرم آباد و در دوره محمود احمدی‌نژاد وقایع 88 را داشته‌ایم. ، ما همیشه با این مسائل روبرو بودیم و هربار شدیدتر شده است . هربار به لحاظ امنیتی برای کشور خطرناک‌تر بوده است و هیچ‌وقت مسئله ریشه‌ای حل نشده است، ولی همیشه دنبال این بوده‌اند که بحران فقط خاتمه یابد، اما متاسفانه به پیام‌های مستتر در این حرکت‌توجه نشد . بدون شک اینکه همیشه در اصالت اتفاقات شک کنیم و آن منشا آن را داخلی نبینم، مشکلی را حل نمی‌کند، من سال ها پیش کتابی دوجلدی نوشته‌ام در خصوص انقلاب اسلامی ایران یکی به نام بررسی انقلاب و دومی به نام تولد یک انقلاب، آنجا بخشی از بحث پیرامون نظریات توطئه است که بعضی می‌گویند انقلاب اسلامی توطئه خارجی با دخالت آمریکا و انگلیس بوده است، آنجا بحث مفصلی داشتم که جان کلام آن این بوده است که بر فرض که توطئه بوده هیچ عامل خارجی بدون زمینه داخلی نمی‌تواند موفق باشد. همیشه عوامل خارجی به اعتبار زمینه های داخلی موثر می شوند. برفرض هم که اراده خارجی وجود داشت حتما زمینه داخلی بوده است و زمینه داخلی هم به مدیریت و شرایط داخلی کشور بر می‌گردد، اما متاسفانه این‌قدر که به عامل خارجی توجه می‌شود به زمینه داخلی توجه نمی‌شود و این‌قدر که معطوف به عامل بیرونی بودیم معطوف به شرایط داخلی و اینکه در داخل چه اتفاقی افتاده و یا در جریان است نبودیم به همین دلیل کارشناسان و صاحب‌نظران هم نمی‌توانند ورود کنند. به همین دلیل من خیلی امیدوار نیستم این اتفاقات تمام شود و شدیدتر تکرار نشود.



رویداد۲۴-عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در رابطه با بیانیه اخیر مجمع روحانیون مبارز درباره معترضان در شهرهای مختلف کشور گفت: مجمع روحانیون مبارز باید نسبت به بیانیه خود پاسخگو باشد زیرا بخشی از مسائل را دیده و قمستی از آن را ندید گرفته است.
حوادث اخیر در کشور که با اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف شکل گرفت، جناح‌های سیاسی را در شوک فروبرد، اما نکته عجیب آن این بود باوجودآنکه اصولگرایآن‌همواره در چنین مواقعی موضع تندی می‌گرفتند در این چندروزه نقش دیگری ایفا کردند و با اصرار بر این مسئله که مسائل اخیر ربطی به بیگانگان ندارد، اعتراضات را حق مردم دانستند.
اصلاح‌طلبان‌ هم از روز اول اعتراضات را حق مردم اعلام کردند، اما براین نکته نیز تأکید داشتند که باید مشاء آن معرفی شود، البته عصر روز دوشنبه مجمع روحانیون مبارز در رابطه با حوادث اخیر بیانیه‌ای منتشر کرد که بسیار تعجب‌برانگیز بود.



جمهوری اسلامی نمی‌خواهیم؛ شعار یا استراتژی؟

مجموعه نظریات جناحی از ملی مذهبی ها

فرزانه بذرپور

نظام جمهوری اسلامی در کارنامه‌ی چهل‌ساله‌اش هر تغییر و اصلاحی را چنان عقیم کرد که امروز حتی اصلاح‌طلبان آلترناتیوی برای این مردم ندارند و دست‌شان خالی‌تر از خالی‌ست. می‌گویند اگر آن «ثلاثه در حصر» آزاد شوند رمز پیروزی‌ست و شاید آخرین تیر ترکش نظام در مقابل فروپاشی؛ ولی شوربختانه باید گفت فرصت تمام شده است و حتی آزادی آن عزیزان هم در این برزخ برای جمهوری اسلامی ثمره‌ای نخواهد داشت و چون نوشدارو بعد از مرگ سهراب این جان زهرآگین را نجات نخواهد داد.

روزی که می‌ترسیدیم و آرزویش را داشتیم رسید

محمد رهبر

سرگشتگی ما از همان دوم خرداد شروع شد که به این قانون اساسی دخیل بستیم و رییس‌جمهوری با بیست میلیون رای و امید برگزیدیم و دست آخر تدارکارت‌چی تحویل گرفتیم که هر چه ریسیده بود را دولت امام زمانی مستظهر به رهبری پنبه کرد. در دوران سیاه و تباه هشت‌ساله احمدی‌نژاد، قیمت نفت بالا رفت و در پی‌اش ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد، دود شد و به هوا رفت و نشان داد که در جمهوری اسلامی چه پول باشد و چه نباشد، توسعه‌ای نیست.

شورای نگهبان هیچ‌گاه دست از نظارت استصوابی بر نداشت و عاقبت این اصلاح‌طلبان بودند که مجموعه‌ای از بی‌بخارترین و بندبازترین دور و بری‌ها را به انتخابات گسیل کردند تا سهم‌شان را از سفره انقلاب بردارند و رییس شورای اصلاح‌طلبان هم پدرِ ژن برتر جناب عارف است که به همه چیز راضی است و در سکوت غرق است. از همین است که چند نفری که میان اصلاح‌طلبان، فساد اصلی در نهادهای منتسب به بیت رهبری و احیانا شخص رهبری را هدف می‌گیرند، تنها می‌مانند یا مطرود می‌شوند.

جمهوری ایرانی ، رفراندم و برکناری سیدعلی خامنه ای. این شعارها همان چیزی است که در سکوت سبز سال ۸۸ هم بود و حتی در معنای آرا میلیونی که این همه سال مردم به حساب اصلاحات ریختند و روح و معناش نخواستن جمهوری اسلامی.

انصافا اصلاح‌طلبان به کدام افق چشم دوخته‌اند؟ لابد منتظرند تا رهبری سرش را زمین بگذارد و بعد سید حسن خمینی را رهبر کنند و تا جایی که به مذاق‌شان خوش می‌آید، تغییر و اصلاحی کنند و البته تمام این اصلاحات به شرط حضور حضرتشان.